نسیم زندگی ما

مادرانه

خدایا بی صبرانه منتظرم منتظر لحظه شیرین مادر شدن منتظر شنیدن صدای گریه دخترم  منتطر بزرگترین دردر شیرینی  که برای مادرها قرار دادی   امروز دلم یه حال و هوای دیگه ای داره شاید بشه بهش گفت دل تنگی  دختر نازم من بی صبرانه منتظرم که قدمهای کوچیکتو بذاری تو این دنیا و به من لیاقت مادر شدن رو بدی عزیزم من آگاهانه انتخاب کردم که تو مال من باشی با وجود همه دردهای زایمان و سختیها و استرسهای بارداری ..... هیچ وقت فکر نکن که ذره ای تردید کردم یا پشیمون شدم اصلا اصلا اصلا امیدوارم فقط لیاقت کلمه مادر رو داشته باشم و بتونم برات مادر خوبی باشم             ...
20 شهريور 1392

آن روزها .......

انگار همین دیروز بود که با کلی برگه ازمایش رفتم مطب دکتر مسچی ... یه نگاه به کل پرگه های آزمایش انداخت و بهم گفت نه خودت مشکلی داری نه شوهرت  ولی باید از ماه بعد بری دنبال درمان های نازایی که ببینیم مشکل چیه که بچه دار نمیشید انگار آب سر ریختن تو سرم       با افسردگی کامل اومدم خونه   بابا جون بخاطر عوض شدن حال و هوای من گفت دو روز بریم شمال تا روحیه ات عوض بشه   کلا اون ماه ما بیخیال بچه شده بودیم   روز ٣٠ سیکلم بود که به طور اتفاقی یه بیبی چک تو کشو پیدا کردم با خودم گفتم که ماه بعد احتیاجم میشه ولی یه چیزی ته دلم گفت نه همین الان برو تست کن   رفتم حموم و بیبی چک ر...
18 شهريور 1392

خلاصه ای از بارداری

سلاااااام دختر قشنگم   امروز مامانی تصمیم گرفته خلاصه ای از دوران شیرین بارداری رو که خدا رو شکر تا الان همه چیز خوب بوده رو برات بنویسه      عزیزم امروز ٣٦ هفته  ٦  روزه که شما تو دل منی به لطف خدا تا الان همه چیز خوب بوده   سونوگرافی هفته 6 هفته ٦ بودم  که رفتم سونو گرافی دکتر مهربون برام نوشت ساک حاملگی و ضربان قلب جنین دیده شد   سونوگرافی nt هفته 12 هفته  ١٢ بعد از کلی انتظار رفتیم سونو گرافی ,( nb/nt) و همچنین شنیدن صدای قلب وقتی صدای قلبتو شنیدم انگار همه دنیا برای من بود احساس میکردم قشنگتر از این لحظه برای  من  وجود ...
18 شهريور 1392

انتظار

دیگه چیزی به اومدنت نمونده دختر عزیزم   این روزها من یه احساس عجیبی دارم  نمیدونم هیجان زده ام یا خوشحالم یا استرس دارم   انتظار همیشه سخت بوده ولی این انتظار من خیلی شیرینه یه حس عجیبی که هیچ وقت تجربه اش نکردم   هر چی بیشتر میگذره احساس میکنم که خییییییییییییییلی بیشتر دوست دارم   من منتظرم منتظر لحظه ی قشنگی که تو به دنیا بیایی لحظه اول بغلت کنم   فقط بخاطر این احساس هست که تصمیم گرفتم تو رو طبیعی بدنیا بیارم   انگار یکم قویتر شدم یا خدا اییییینقدر مهرتو تو دلم گذاشته که به دردش فکر نمیکنم   فقط تمام ذهنم مشغوله لحظه تولدته   لحظه ای که برای همه مادرها قشنگت...
10 شهريور 1392
1